سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، بنده پُر خوابِ بیکار رادشمن می دارد . [امام کاظم علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :10
کل بازدید :162759
تعداد کل یاداشته ها : 165
103/2/25
1:24 ص
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند ، یک اسکناس هزار تومانی را از جیبش بیرون آورد و پرسید : چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
دست همه حاضرین بالا رفت .

سخنران گفت : بسیار خوب ، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم . و سپس در برابر نگاه های متعجب ، اسکناس را مچاله کرد و پرسید : چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
و باز دست های حاضرین بالا رفت . این بار مرد ، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار لگدمال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید . بعد اسکناس را برداشت و پرسید : خوب ، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟وباز دست همه بالا رفت . سخنران گفت : دوستان با این همه بلاهایی که من سر اسکناس آوردم ، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید .
وادامه داد : در زندگی واقعی هم همین طور است ، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که رو به رو می شویم ، مچاله می شویم ، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگری پشیزی ارزش نداریم ، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است ، هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند ، آدم با ارزشی هستیم .

84/5/19::: 12:40 ع
نظر()